سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیری دراندیشه ولایت فقیه 2

سیری دراندیشه ولایت فقیه 2

با یاد دوست، که هر آنچه هست از اوست.

اندیشه حکومت در اسلام در ادوار فقه

در شروع این سیر، ابتدا به اندیشه حکومت در اسلام در ادوار فقه از ابتدای تدوین فقه تا مرحوم نراقی پرداخته می­شود. فقها در اظهار رأی و نظر خویش درباره موضوعات مختلف مورد ابتلا، به مناسبت پیشامدها و نیازهای هر عصر به اجتهاد پرداخته­اند. از این رو، به اعتقاد نویسندگان کتاب حکومت اسلامی در اندیشه فقیهان شیعه (آقایان محمد کاظم رحمان ستایش و نعمت الله صفری فروشانی) در بسیاری از موضوعات اجتماعی، کمتر اظهار نظرهای کامل و جامعی را از فقها می­یابیم؛ چراکه نیازهای اجرایی احکام شرعی، آن هم به صورت جمعی، کمتر مورد ابتلای شیعه بوده است. ایشان نوشته­اند:

«شیعیان از عصور متقدم با حکومت­ها به صورت کلی و فقط به صورت نفی و اثبات برای رفع نیازهای ضروری سروکارداشته­اند و فقیهان نیز در همین حد، به ارایه نظر فقهی خویش مبادرت ورزیده­اند. این مطلب به معنای آن نیست که فقیهان شیعه نظریه و دیدگاه کلی­ای در این موضوعات نداشته­اند. ما براساس تألیفات و نوشته­های در دسترس، اندیشه­های ایشان را در مقایسه با یکدیگر، بررسی می­کنیم. روشن است که نسبت دادن اولین رأی­ها و استدلال­ها به هر یک از فقیهان نیز بر همین اساس انجام می­گیرد.»

با این توجهات باید ابتدا مفاهیم اساسی به طور دقیق تبین شوند:

الف. مفهوم حکومت اسلامی

«حکومت اسلامی» از دو کلمه ترکیب یافته است که یکی «حکومت» و دیگری توصیف آن به «اسلامی» است. اصطلاح حکومت، از دیرباز به معنای فرمان راندن به کار برده شده است. دکتر اسمین Esmein در کتاب خود، (Elements de droit constitutional) لفظ حکومت را چنین توضیح می­دهد:

«حکومت در معنای اصلی­اش، نمایش‌گر اجرای اقتدار عمومی توسط حاکم است. به عبارت دیگر، حکومت همان حاکمیتِ به جریان افتاده در محدوده اقتدار است.»

به هر جهت، از عنوان حکومت، نظام سیاسی اراده می­شود. مراد از نظام سیاسی، همان رژیم سیاسی است؛ با ملاحظه نظام­های ارزشی مسلط در جامعه، در کنار آن.

عنوان حکومت اسلامی، در واقع، مفاهیم متعددی را در بردارد، ولی آن‌چه در اندیشه فقیهان شیعه پی­جویی می­­شود، عبارت است از:

«حکومت از نظر حکم‌رانی در مفهوم سیاسی­اش، به «اسلامی» توصیف می­شود. در این مفهوم از حکومت اسلامی، گروه یا گروه­های اجتماعی‌ـ‌سیاسی که در اعمال سلطه دخالت دارند، ملاک برای تحقق این مفهوم هستند. بر این اساس، حکومت شخص یا حزبی که برنامه­های اجتماعی­اش را از اسلام الهام می­گیرد، با آن‌که اسلام را تنها مرجع خود یا مرجع اساسی برنامه­ها قرار می­دهد نیز، حکومت اسلامی می­تواند نام بگیرد.» (ص 540 جلد دوم کتاب)

ب. نظریه ولایت فقیه

بنا بر نظریه ولایت فقیه، فقیه حق ولایت بر امت را داراست. ولایت فقیه به شکلی دنباله نظریه امامت محسوب می­شود؛ چراکه ایشان حق خویش را به فقیهان تفویض کرده­اند. بنابراین نظریه، فقیه می­تواند حکومت اسلامی بر پاکند. مرحوم ملا احمد نراقی (متوفای 1244 قمری) که اولین مؤلف در این زمینه است، این اصطلاح را به شرح زیر توصیف کرده است:

«به طور کلی، آن‌چه که فقیه در آن ولایت دارد، دو امر است:

اول:  هر ولایتی که برای پیامبر و امام [ثابت باشد] ـ‌که سلطان بر مردم و در اسلام هستند و حق ایشان است‌ـ برای فقیه نیز همان ثابت است؛ مگر مواردی که دلیل یا اجماع یا روایت یا غیر این­ها، آن را از این محدوده خارج کرده باشد.

 

 دوم: هر عملی که مربوط به امور دین یا دنیای بندگان خدا باشد و به ناچار باید آن را انجام داد و به دلایلی یا عقلاً یا عادتاً ـ‌از انجام (دادن) آن­ها نتوان سرباز زد؛ اعم از آن‌که امر اخروی یا دنیوی برای یک نفر یا جماعتی بر آن توقف داشته باشد یا نظام امور دین یا دنیا به آن منوط باشد...

در همه این موارد، وظیفه فقیه است که در آن موارد تصرف کند و انجام دهد. (ولایة الفقیه، ملا احمد نراقی، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ص 69)

این نظریه چنان‌که ملاحظه شد، به شکلی دنباله نظریه امامت محسوب می­شود؛ چراکه ایشان حق خویش را به فقیهان تفویض کرده­اند. با توجه به اختیارات فقیه، بنابراین نظریه، وی می­تواند حکومت اسلامی بر پا کند. بر همین اساس، امام راحل (ره) حکومت اسلامی را تنها به واسطه ولایت فقیهان عادل ـ‌که حق تولی همه اختیارات پیامبر (ص) و ائمه معصوم (ع) را دارند‌ـ قابل تحقق می‌دانست. (کتاب البیع، روح الله الموسوی الخمینی، ج 2، ص 456)

بحث ولایت فقیه، در طول تاریخ فقه شیعی، مراحل گوناگونی را پشت سر نهاده است. اکنون ما در مقام بررسی تاریخ و شکل طرح این بحث در فقه، لازم است اندیشه فقیهان شیعه را در مورد موضوع تحقیق بشناسیم؛ این مورد را به شماره­ بعد وامی­گذاریم....

ادامه دارد....

نشریه الکترونیک ساعت صفر