سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جایگاه تربیت در نظام فکری مرحوم عین ـ صاد/5ـ روش تربیتی اسلام

5ـ روش تربیتی اسلام

ما در نظام تربیتی اسلام از این مطالب به ترتیب بحث می­کنیم:

یک ـ تزکیه

دو ـ تعلیم

سه ـ تذکّر

چهارـ تدّبر

پنج ـ تفکر

شش ـ تعّقل

و آن گاه پس از بحث علمی، به مرحله­ی عملی و نمونه­ها می­پردازیم و از منطق و روش شناخت اسلامی و فلسفه و جهان بینی اسلامی و از ایدئولوژی و عقیده­ی اسلامی گفت و گو می­نماییم و از شکل­های تربیتی و شاغول­ها و میزان­های آن نمونه­هایی می­دهیم.

جایگاه تربیت در نظام فکری مرحوم عین ـ صاد

سید مجیدپورطباطبایی

اردیبهشت87


جایگاه تربیت در نظام فکری مرحوم عین ـ صاد/روش­های تربیتی

4ـ روش­های تربیتی

برای سازندگی و تربیت روش­هایی هست:

1ـ با شعارها داغ کردن و با تلقین حرارت دادن

2ـ شاخ و برگ دادن و در سطح کاویدن

3ـ به دوش کشیدن و بغل کردن

4ـ کلیدها و ملاک­ها و روش­ها را بدست دادن و روشنی دادن و ریشه دادن و زنجیرها را باز کردن. و این پیداست که با این روش آخر زودتر به نتیجه می­رسیم و بهره­های عظیم­تری بدست می­آوریم. آن­ها که داغ شده­اند، با عوض شدن محیط، زود سرد می­شوند و در برابر طوفان­ها برگ می­ریزند و هنگام تنهایی، نه تنها نعش می­شوند و می­مانند بلکه همچون بچه­های لوس که بغلی شده­اند، همین که زمینشان بگذاری نق می­زنند و دراز می­شوند و می­خوابند.

ما افراد را مثل استخری به آب بسته­ایم، به جای آن که همچون چشمه­ای کاویده باشیم و این است که آن­ها به مرور زمان رنگ عوض می­کنند و کرم ور می­آورند.

آخر نمی­شود آن­ها را از هوس­هایی که در خونشان ریخته ودر اعماقشان ریشه دارد باچند شعار اخلاقی و مقداری نصیحت، جدا کرد.

چگونه می­شود آن­ها را از عشق­ها و غریزه­ها و حرف­ها و وسوسه­ها و از حب نفس و ثروت و لذت و قدرت و ریاست و شهرت رها کنیم؟ مگر هنگامی که به یک عشق بزرگ­تر رسانده باشیم. این طبیعی است هرکس مهم را فدای مهم­تر می­کند و محبوب را در راه محبوب­تر می­گذارد.

... برای سازندگی و تربیت باید از اعماق شروع کرد. هنگامی که می­خواهیم رفتار و گفتار کسی را عوض کنیم، هنگامی که می­خواهیم لباس کسی را دگرگون کنیم، باید پیش از این مرحله، عشق­ها و علاقه­هایش را عوض کنیم و ناچار شناخت­هایش را و ناچار فکرهایش را، که ادامه­ی تفکّر، شناخت است و ادامه­ی شناخت، عشق و ادامه­ی عشق، عمل.

ما عاشق آفریده شده­ایم فقط معشوق­ها را انتخاب می­کنیم و برای این انتخاب است که باید آن­ها را بسنجیم که چه می­دهند و چه می­گیرند.

با این روش نتیجه­های سریع­تری بدست می­آید. اگر فقط لباس کسی را عوض کردیم و چادر بر سرش انداختیم و نماز خوانش نمودیم و با شعارها و تلقین­ها و یا تشویق­ها و تهدیدها، داغش کردیم، بدون این که از درون روشنش کرده باشیم و عشقی در نهادش گذاشته باشیم، ناچار در محیطی دیگر سرد می­شود و یخ می­زند؛ همان طور که آهن تفتیده در محیط دیگر، سرد و سخت می­شود.

جایگاه تربیت در نظام فکری مرحوم عین ـ صاد

سید مجیدپورطباطبایی

اردیبهشت87 


جایگاه تربیت در نظام فکری مرحوم عین ـ صاد/شکل تربیت انسان

3ـ3ـ شکل تربیت انسان

از آن جا که انسان با آزادی همراه است و از رقابت و تضاد استعدادها برخوردار، نوع تربیت او با تربیت دام­ها و درخت­ها تفاوت خواهد داشت. تربیت انسان نمی­تواند مسخ او و پوک کردن او و غلتاندن او باشد. هر گونه تربیتی که با دست خودم تحقق نگیرد و با انتخاب من همراه نباشد، در واقع مسخ کردن من و نفی کردن من حساب می­شود.

و این است که تربیت­های تلقینی و تقلیدی و تحمیلی و سنتی ارزش نخوهند داشت، حتی ضد ارزش هستند و عامل نفی انسان و آخر سر هم باعث عصیان و طغیان او.

این درست نیست که دیده­های خود را نقّالی کنیم و از عشق خود حرف بزنیم و یا دیگران را بغل کنیم و یا بر یقین خود پافشاری کنیم و سوگند بخوریم؛ چون یقین هر کس در درون اوست، به دیگران نمی­رسد. مگر هنگامی که نشان بدهیم که چگونه و از کجا به این یقین رسیده­ایم و به این روش دست یافته­ایم و با چه کلیدها و ملاک­هایی حرکت کرده­ایم.

 

جایگاه تربیت در نظام فکری مرحوم عین ـ صاد

سید مجیدپورطباطبایی

اردیبهشت87


جایگاه تربیت در نظام فکری مرحوم عین ـ صاد/امکان تربیت

3ـ2ـ امکان تربیت

مرادم از تربیت؛ یعنی همین. از آهن ماشین ساختن و از بشر آدم آفریدن. و در امکان چنین معجزه­ای از پیش بحث­ها بوده که آیا امکان تربیت هست یا تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است و عاقبت گرگ زاده گرگ شود؟

در جواب این سؤال باید گفت:

1ـ هر پدیده­ای که از قانون و از نظام علیتی برخوردار است ناچار امکان تربیتش هست. هنگامی که قانون­ها شناخته شدند، تسخیر می­شوند و در دست انسان اسیر می­گردند.

از جبر قانون­ها بر علیه همان­ها بهره­برداری می­شود.

امروز در سایه­ی همین شناخت علمی و علیتی، حتی درخت­ها و دام­ها و حیوان­ها تربیت شده­اند و به شکل دلخواه درآمده­اند. در چنین موقعیتی آیا انسان را نمی­توان ساخت و نمی­توان تربیت کرد؟ در حالی که انسان از جبرهای گوناگونی برخوردار است و با تضاد علیت­ها و رقابت جبرها همراه است و در نتیجه امکان حرکت بیشتر و آزادی زیادتری برایش هست.

انسان چه مجبور باشد و چه آزاد، امکان تربیتش هست. اگر مجبور است، با شناخت قانون­های حاکم بر او تربیت می­شود، همان طور که درخت­ها و دام­ها تربیت شده­اند. و اگر آزاد است، خودش می­تواند خودش را بسازد و خودش می­تواند از رقابت استعدادها و تضاد نیروهایش بهره بردارد.

2ـ از این گذشته، بالاتر از تجربه چه دلیلی؟ چرا در امکان تربیت بحث کنیم هنگامی که نمونه­هایش را می­بینیم و شاهد وقوع آن هستیم؟

جایگاه تربیت در نظام فکری مرحوم عین ـ صاد

سید مجیدپورطباطبایی

اردیبهشت87


جایگاه تربیت در نظام فکری مرحوم عین ـ صاد/نظام­ها

1ـ 3ـ 1ـ نظام­ها

هر حُکمی در نظام معنا می­دهد. یک حکم اخلاقی مثل «غیبت نکن!» یا «حجابت را حفظ کن!» و «زبانت را نگهدار!» و امثال اینها، در جایی مطرح می­شود که نظام اخلاقی طرح شده باشد و این نظام، هنگامی مطرح می­شود که آن مبانی معرفتی و عقیدتی طرح شده باشند، در غیر این صورت، احکام سقف­های بلندی هستند که پایه­های آن آماده نشده­اند و جز آواری به سر تو نخواهند بود.

پس نظام­ها و احکام اسلامی بعد از آن مبانی شروع می­شود.

[نظام­ها به ترتیب و اولویت عبارتند از:

1ـ نظام تربیتی

2ـ نظام اخلاقی(این نظام در کتاب نظام اخلاقی اسلام، مروری بر دعای مکارم الاخلاق مرحوم استاد مورد بررسی قرار گرفته شده است).

3ـ نظام اجتماعی

4ـ نظام سیاسی یا حکومتی

5ـ نظام اقتصادی

6ـ نظام حقوقی

... تربیت، مبنای نظام اخلاقی اسلام است(1) ....بعد از نظام تربیتی و نظام اخلاقی، نظام اجتماعی مطرح می­شود(2). این جامعه، رهبری و تنظیم می­خواهد. در این هنگام مسأله حکومت [و نظام سیاسی یا حکومتی] مطرح می­شود و امامت طرح حکومتی شیعه است که در رابطه با همان هدف کلی اسلام و بالاتر از تکامل؛ یعنی رشد و جهت دادن به استعدادهاست. امامت ادامه رسالت است(3). مرحله بعد، نظام اقتصادی جامعه است و اینکه چگونه تولید به وجود آید و به مصرف نیازها برسد چه تولید شود؟ چگونه تولید شود؟ کالا و خدمات و ثرو­ها به چه نحوی توزیع شوند و چگونه مصرف شوند؟(4) براساس بینش مطرح شده، مسائل حقوقی و قضایی و جزایی هم مطرح می­شود(5). براساس این نظام­هاست که احکام اسلامی شکل می­گیرد.(6)

... این احکام در رابطه انسان با خدا (عبادات)، در رابطه انسان با خودش(اخلاقیات)، در رابطه انسان با دیگران(حقوق) و در رابطه انسان با زندگی­اش خوراکش، پوشاکش، ازدواجش، طلاقش (حدود) مطرح می­شدند.(7)

[با ذکر این مقدمه بنا داریم با توجه اندکی به نظام تربیتی اسلام از منظر استاد به جایگاه تربیت بپردازیم.]

 

 (1) - حرکت، ص122.

(2) - همان، ص 124.

(3) - همان، صص 135 ـ 137.

(4) - همان، صص 135 ـ 137.

(5) - همان، صص 137 ـ 139.

(6) - همان، صص 139 ـ 140.

(7) - همان، ص 151.

جایگاه تربیت در نظام فکری مرحوم عین ـ صاد

سید مجیدپورطباطبایی

اردیبهشت87